آخرین روزهای اسفند 92
نوروز پيام آو مهر است كه مرا واميدارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را ياد بگيرم چیزی تا نوروز نمونده نفسم همۀ وسایل سفره هفت سین رو خریدیم و چیزی جا نزاشتیم. سفره با هفتا سینهاش خودنمایی میکنه و ماهی سرخ رنگ عین بچه ها ی شیطون با دهنش شکلک درمیاره. آینه و قرآن هم هستن تا به ما توی این خونه بفهمونن که هنوزم عید هست، هنوزم زندگی جاریست. و ما زنده ایم و مستحق شادی و شاد بودن. خونه از تمیزی برق میزنه بالاخره کارهامون تموم شد. خونه تکونی امسالمون با وجود تو که با اون دستهای ناز و کوچولوت حسابی کمکم کردی رنگ و بوی دیگه ای داشت. همه جا بوی تورو میده، هر گوشۀ خونه رو نگاه میکنم یکی از وسایل و اسباب بازیهای تو اونجا هست. ...