پارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـمپارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

ღஜღ پارسا کوچولوی مـــــــا ღஜღ

اولین مریضی گلم...

  مراقب شادی توام همچنان که تو پاسبان شادی منی. در آرامش نخواهم بود اگر در آرامش نباشی . . .   عزیز دل من چند روزیه که مریض شده و از این ویروسهای جدید گرفته .این  اولین مریضی جدی که سراغ گل من اومده و هم برای عسلم خیلی سخت و سنگینه و هم برای من و باباجون...   چند روز بود توی طول روز  کمی بیقرار بود و مدام بغل میخواست که فکر میکردم مال دندونهای نازش باشه که نبود.   دو شب پیش ساعت دو نصف شب از صدای گلم بیدار شدم دیدم تب شدیدی داره . خدارو شکر توی خونه استامینوفن داشتیم و دو بار بهش دادیدم تا تبش قطع شد.   با خودم  فکر میکردم فردا دیگه گلم خو...
7 بهمن 1390

یک هفته تا تولد بزرگترین عشـــــق

  قشنگ ترین آفریدۀ خدای مهربون سلام به روی ماهت: روز شمارم واسه رسیدم روز میلادت آغاز شده.البته خیلی وقته که شروع شده ولی دیگه علنی شده. نزدیک به یک سال از بودن تو تو کلبه عشقمون می گذره...... با بودنت واقعا خوشحال و خوشبختم  آخه تو خودت نمی دونی که بهترین هدیه الهی هستی،اصلا مگه خدا موجودی بهتر از تو هم می تونست بهم هدیه بده؟ تنها هفت روز مونده تا تولد یک سالگیت... خودمونیما چقدر زمان با تو بودن و گذروندن با خنده هات زود می گذره... از چند روز قبل تا حالا یه حس و حال دیگه ای دارم،همش تو حال و هوای اونروزا هستم.  اون روزهایی که تا...
7 دی 1390

11 ماه و پانزده روزگی نفسم...

 باورتــــــــــــ  گر بشود یا نشود حرفی نیست نفــــــــــــسم میگیرد درهوایی که نفس های تــــــــــــــــو نیست این عکس واسه 8 ماهگیته گلم،چون عاشقش بودم بازم گذاشتم  چراغ خونمون گل پسرم، دیگه شدی 11 ماه و نیمه ... سال پیش این موقعها هنوز به دنیا نیومده  بودی و من داشتم پرپر میزدم واسه آغوش کشیدنت  فقط  دو هفتۀ  دیگه مونده ، فقط دو هفته مونده به ١٠ : ٩ دقیقه صبح روز ١٤ دی  فقط چند روز دیگه مونده که بشه ١ سال کامل  که تو رو دارم خدا رو بابت داشتنت همیشه ...
29 آذر 1390

یه روز پاییـــــــــــــــــــــــــزی...

  همه جا با همیم ، نیست جایی که بی تو باشم ، نیست راهی که بی تو رفته باشم… پارسا خیره به مرغ میناهای در حال پرواز پارک نیاوران    تو عشق منــــــــــــــــــی ، تپشهای قلب منــــــــــــــــــی، مثل نفس در سینه ی مــنـــــــــــــــــــی...      ١٠ ماه و ١٥ روزگی       كاش می شد سه چيز را از كودكان ياد بگيريم: بی دليل شاد بودن و پای كوبيدن را،  هميشه سرگرم كار بودن و بيهوده ننشستن، حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فرياد زدن... ...
29 آذر 1390

اولین محرم با پارسا +عکس با دخترخاله

حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد...   پسر گلم امروز اولین روز ماه محرم هستش. و این اولین محرمیه که تو توی زندگیت سپری میکنی. عزیز دل من، ما سلامتی تو رو مدیون امام حسین(ع) هستیم. پارسال این موقع توی روزهای محرم  وقتی که هنوز به دنیا نیومده بودی، ما واسه سلامتیت خیلی نذر و نیاز کردیم، وامسال به امید خدا همه ی اونها رو ادا میکنیم. راستی گل مامان،  پارسال که آقاجون این موقع سعادت نصیبشون  شده بود و رفته بودن  کربلا، واست لباس سقایی آورده بودن  که امسال به امید خدا حتما تنت میکنیم. خوش به حالت پسر گلم که همچین سعادتی نصیب...
6 آذر 1390

اولین برف پاییزی سال 90

خدایا با سپیدی هر دانه برف به سپیدی بخت و اقبال و روح و قلب عزیزانم بیفزا   پارسا جونم اولین برف پاییزی زندگیت مبارک     امروز از صبح همینجوری داره برف میاد. پارسا اولین برفیه که داره میبینه. منم که عاشق روزای برفی هستم. از صبح تا حالا ایستادیم کنار پنجره ها و بیرون رو تماشا میکنیم که چقدر زیباست. خدایا شکرت به خاطر اینهمه نعمت...   ...
18 آبان 1390

نیمۀدوم 10 ماهگی و سلامتی آقا پارسا

سلام:  ممنونم از دوستایی که محبت کردن و حال پسرمو پرسیده بودن . خداروشکر الان خیلی بهتر شده.  راسش تو این مدت خیلی چیزا فهمیدم...فهمیدم که سلامتی و دل خوش نعمتهای بزرگی هستند که ما آدمها تا زمانی که  از این نعمتها بهره مند هستیم قدرشونو نمیدونیم. تو این مدت فهمیدم سلامتی بچه ها یه  نعمت بزرگه...با تمام وجودم اینو حس کردم... خدایا شکرت... سلام زیباترین اتفاق زندگیم:             عزیزدل مامان، بالاخره بعد از یک هفته بی حالی و مریضی خدا رو هزاران بار شکر حالت بهتر شده.هنوز هم یه کم سرفه های خفیف می...
1 آبان 1390

خاطرات و عکسهای شمال...

               سلام دوستای خوبم: ما از سفر بر گشتیم . سفر خوبی بود و خیلی خوش گذشت. جای  همه ی دوستان گلم خالی عکسها و خاطراتمون رو میزارم توی ادامه ی مطلب... عمقِ چشم هات قصه ی هزار و یک شبِ یلداست تمام نمی شود هر چه می خوانم . . .  عکسها در ادامه مطلب: اول میخوام از مسعود عزیزم  تشکر کنم که با وجود مشغلۀ  کاری زیاد و دل نگرانی و مشکلاتی که واسش پیش اومده بود‚ فقط به خاطر من و پارسا جون تصمیم گرفت ما رو به همراه بقیه به این سفر ببره و خ...
9 مهر 1390