پارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـمپارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـم، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

ღஜღ پارسا کوچولوی مـــــــا ღஜღ

روزهای عاشقی با پسرم...

1392/5/19 23:38
1,660 بازدید
اشتراک گذاری

2 سال و 7 ماه و 4 روز...

قلبم

جعد موهایش همچنان بوی بهشت میدهد، نفسش زندگیست....

سلام برگ گلم:

الان که دارم برات مینویسم دستاتو حلقه کردی دور گردنم و داری تند تند بوسه بارونم میکنی.

بهت میگم قربون تو پسر گلم ، میگی: فدای چشمات بشم مامان خوشگله.

اینقدر عاشقترم کردی که هر چی توی ذهنم بود پرید.

هی تایپ و میکنم و هی پاک میکنم.

 

روحم

مهربون پسرم: 

مدتی برات ننوشتم . هر بار خواستم همۀ خاطراتت رو جمع کنم و یکجا برات بنویسم اما تا اراده کردم برای نوشتن، یک حرکت جدید و رفتار تازه ازت دیدم که خواستم همه رو یادم بسپارم و با هم بنویسم، اما کارهای خارق العاده تو و حرفهای تازه و دلنشین تو توی این سن تمومی نداره .پس مجبورم تا شیرینی کارهای تو از یادم نرفته هم برای تو هم برای خودم ثبتشون کنم.

 احساس میکنم در عرض یکی دو ماه اخیر خیلی بزرگتر شدی پسرم. واقعا سن عجیبیه. مسلط شدن به هر چیز و هرجا توی این سن کم واقعا تعجب برانگیزه.با خودم میگم خدایا چقدر بچه ها توی این سن باهوش و ذکاوت هستن. چه جوریه که یه بچه دوسال و نیمه میتونه من رو کاملا تحت کنترل خودش قرار بده و با زبون ریختن برای من به خواسته های خودش برسه.

اینروزها واسم خیلی زبون میریزی پسرم.اینقدر شیرین و با احساس که از شدت ذوق زدگی هیچ عکس العملی نمیتونم نشون بدم. 

صبح زودتر از من از خواب بلند شدی صدام میزنی: قشنگم، دوره چشمات بگردم، بیدار شو.

چشمامو بوس میکنی و میگی خوشگلم نمیخوای چشماتو باز کنی؟

منو باباجونو توی خونه ,عزیزم و عسلم صدا میزنی. مرتب میگی مامان فدات شم. بابا قربونت بشم. بابا جون بهت میگه مامان سمانه کو؟ اشاره میکنی به قلبتو میگی : مامانم اینجاست.

  تو فرشته کوچولوی دو سال و نیمه روزی صد دفعه به پدر و مادرت ابرازاحساسات میکنی و مدام میگی: عشقم، عمرم!

توی ظرف غذات آب و بیسکوییت رو قاطی میکنی و بهم میگی:دخترم واست غدا پختم . میگم مرسی مامان جون . میگی: نوش جونت قشنگم.

شیرینی این روزها محال که از یاد بره پسرم.همونطور که شیطنتهای مخصوصت از یادم نمیره.

 پارسا جونم، خدا نکنه بخوام با تلفن صحبت بکنم، گشنه میشی، تشنه میشی، بغل میخوای ، خوابت میگیره، و اینقدر بلند بلند صحبت میکنی که عطای تلفن رو به لقاش میبخشم.

 اکثر وقتهام خودت گوشیو جواب میدی و به همه یا میگی بیاید خونمون، یا میگی میخوایم بیایم خونتون.

تا از دستت ناراحت میشم میگی: دوستت دارم مامانم ببخشید.

وقتی چیزی رو میخوای و میگم نه، میگی: آخه پسرت گناه داره بشینه گریه کنه؟؟؟

روی وسایلت و اسباب بازیهات خیلی حساس شدی و احساس مالکیت میکنی. که میدونم این اقتضای سنته. کم پیش میاد راضی بشی اسباب بازیهاتو با بچه های دیگه قسمت کنی. البته واسه کارت دلیل هم داری مثلا  اگه بهت بگن ماشینتو بده ،میگی ماشینم خرابه راه نمیره. و واسه هر کدوم یه دلیلی میاری.


تمام اجزاء اسباب بازیها و موتور و ماشینت رو جدا میکنی و دوباره میخوای همه رو مثل روز اولشون بچسبونی به هم که در اکثر مواقع موفق میشی. و من عاشق این علاقه تو به کارهای فنی و مهندسیتم.

پسرم امسال شبهای احیا رو با ما بیدار بودی ، خیلی قشنگ صلوات میدادی و کنار دست من از روی کتاب میخوندی و زمزمه میکردی . و نزدیک سحر دیگه خوابت میبرد. هر شبکه ای که هر حرمی رو نشون میداد میگفتی : مامان یادته رفتیم مشهد؟؟؟

موقع افطار بهمون دست میدادی و میگفتی قبول باشه. به زور خرما دهن من میزاشتی و میگفتی: بخور  عسلم بخور مامانم. 

نبض زندگی من:

اینو بدون که یه مامان همیشه عاشق داری که با تمام شیطنتهات و مهربونیهات

دیوانه وار دوستت داره و با تمام وجودش بهت افتخار میکنه 

 
 
بهترین خاطرات سالهای عمرم رو برام رقم میزنی گلم
 
سربلند باشی پسرم.
 
 
عکسها در ادامه مطلب:

 

پسر گلم اگر روزی سه دفه هم بری پارک خسته نمیشی و همچنان پر انرزی مشغول بازی کردن میشی و غرق در شادی و هیجان.

توی این یک ماه اخیر به خاطر گرمای هوا و ماه رمضان و نبود انرژی خودم، کمتر بردمت پارک عزیزم. خیلی از دستم ناراحت میشدی و بهم میگفتی: مگه تو منو دوست نداری که نمیبریم پارک؟؟؟

ولی شک نکن برات جبران میکنم پسرم.

و عکسهای پارک رفتنهامون توی آفتاب داغ و سوزانندۀ تابستان:

دیگه خیلی خوب یاد گرفتی اسکوتر بازی کنی و من هرچی میدوم بهت نمیرسم.

داد میزنی و میگی : مامان تو چرا جا موندی زود باش!

بعد از کمی بازی کردن میگی: اسکوترم گشنشه مامان، برم بهش بنزین بزنمو بیام.

لیوانتو پر از آب میکنی و میریزی پشت اسکوترت و میگی: بخور عزیزم بخور قشنگم.

 

پسر قشنگم موقع بیرون رفتن از خونه دیگه خودت لباسهاتو انتخاب میکنی

میگی مامان میخوام تیپ بزنم.

  

 

4 تیر ماه آقاجون و مامانی راهی سفر حج شدن

توی فرودگاه ، تو و سما جون و فاطمه جون از آقا جون جدا نمیشدید

و ناراحتی شما بعد از رفتنشون:

فرشتۀ نازم ببین چقدر خوشگل میخوابی مامان جون!!

چشمهایـــت پیش از آنکه نـگـــــاهی باشنـــد 

تمــاشــایـیـنـــــــد 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (39)

مامان آرمان
17 مرداد 92 17:11
سلام
عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام
بـر شمـا همسفـران سفـر روزه سلام
روزه هاتان همه در پبش خـداونـد قبول
روزگار خـوشتـان مظهـر تـوفیـق مـدام



سلام
ممنون عزیزم عید شما هم مبارک
فهيمه
17 مرداد 92 17:20
سلام خدا ببخشه برات.منم يه پارساي گل دارم. و يه پرهام.ادرس وبلاگم رو گذاشتم براتون, دوست داشتي يه سري به ما بزن.


سلام مرسی عزیزم
حتما میام پیشتون
مامان نی نی
17 مرداد 92 19:41
سلام پارسا عزیزم شیرینم
سلام مامان سمانه عزیزم
عید فطر مبارک
ملتمس دعای خیرتان هستیم


سلام عزیزم ممنون.
محتاجیم به دعا
زهره مامان آریان
17 مرداد 92 23:54
چه مادر و پسر مهربونی.


نانی
20 مرداد 92 8:37
آخیییی عزیزم چقدر ناز خوابیده. تو عکس اولش دقیقا مثل مانی خودشو لوس کرده. چقدر خوردنی هستن این فرشته ها. خدا حفظش کنه عزیزم


مرسی نانی عزیزم
مامان رضا جونی
20 مرداد 92 10:53
سلام خانمی
می بینم که منتظر سوغاتی هستین


سلام عزیزم
سوغاتی ها رو خیلی وقته دریافت کردیم.
که عجیب چسبید بهمون
شبنم
20 مرداد 92 12:09
سلام دوستان عزیزم این سایت تازه راه اندازی شده تا بتونید از عکس های فرزند عزیزتون با هزینه ای کم کلیپ داشته باشید هر سئوالی دارید در این بخش مطرح کنید در اولین فرصت پاسخ داده می شه http://babyclip.persianblog.ir/ باتشکر
زهرا(مامان علی و امید)
20 مرداد 92 14:04
سلام سمانه جووون .. خوبی گلم ؟
پسر شیرین زبونتم که صد در صد خوبه
کلی با خوندن نوشته هات سر حال شدم و بسی لذت بردم
وای که عاااشق این شیرین زبونی هاش شدم مخصوصا اونجا که از خواب بیدارت میکنه .. خیلیی باحال بود
عکسهاشم که مثل همیشه محشر بود ..
وااای سمانه چقدر توی اون عکسی که با آقا جونت انداختی که دارم میرن مکه مظلوووم افتادن .. به خدا از گریه ی سما و فاطمه جون گریم گرفت
خدا رو شکر که به سلامتی رفتن و برگشتن .. البته فکر کنم الان همین سه تا وروجک بایت سوغاتی هاشون از همه خوشحال ترن
گل پسرت و از طرف من ببووووس


سلام زهرای عزیزم خوبی؟ گل پسرای ماهت خوبن؟
مرسی از اینهمه محبتت عزیزم.
آره خیلی مظلوم شده بودن. مخصوصا وقتی برگشتیم خونه و جای خالیشون رو دیدن تازه شروع کردن به گریه.
مرسی عزیزم ایشاالله بزودی قسمت شما وهمسرت و گل پسرات هم بشه.
ببوسشون
لیلامامان پارسا
20 مرداد 92 16:03
سلام سمانه گلم.نمازوروزتونم قبول باشه.ماشالاچه پسرشیرین زبونی داری پارسای من20اسفند89اومده دنیاولی هنوزبلدنیست کامل حرف بزنه.خیلی دوس درم مثل پارسای گل شماواسم شیرین زبونی کنه خدااین عزیز دلوواست نگه دارهراستی زیارت پدرمادرتونم قبول باشه


سلام لیلا جان
طاعات شما هم قبول عزیزم
هر بچه ای یه جوره، پارسا خیلی زود به حرف افتاد، شاید به خاطر این بوده که من خیلی باهاش صحبت مردم و واسش کتاب میخونم.
خدا پسر گلت رو برات حفظ کنه.
ممنون ایشاالله بزودی قسمت ما هم بشه.
عالمه ماما امیرحسین
20 مرداد 92 23:19
عید فطر مبارکمنم بی صبرانه منتظر روزی هستم که پسریم باهام حرف بزنه یعنی میشه

آپم و منتظرت دوست جوووووونم


مرسی عزیزم
چرا که نه! به سرعت برق و باد میرسه.
چشم میام
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
21 مرداد 92 10:24
وای خیلی شیرین زبون شدی. این حرفا رو از کجا یاد گرفتی. دل منم غش کرد. یعنی آرتین هم به سن تو برسه این حرفا رو به من میزنه
سمانه جون خیلی پسر با احساس و با محبتیه. خدا براتون حفظش کنه.


مرسی از محبتت سعیده جون
آره عزیزم همۀ بچه ها توی این سن ازین شیرین زبونیها میکنن.
بچه ها آینه بزرگترها هستن هر حرفی رو که بهشون بزنی عینن به خودت برمیگردونن.
آرتین جانو ببوس
الهام مامان رامیلا
21 مرداد 92 18:44
سلام عزیزم
خوبی سمانه جان عکسای پارسایی خیلی قشنگ بود
انشالله همیشه سالم باشه


سلام الهام جان ممنون
شما خوبید؟
مرسی عزیزم.
دايي حميد
21 مرداد 92 19:55
سلام
واقعا متن قشنگي بود و واقعاعكسهاي زيبايي،و از همه زيباتر لحظه ناراحتي پارسا بعد از رفتن آقاجون به مكه واقعا كه تحت تاثير قرار گرفتم و اشك توي چشام جمع شد انشالله كه آقا پارسا هر روز شاد تر و خندون تر و پر جنب و جوش تر باشه


سلان داداش جان.
مرسی مرسی.
آره واقعا گریه داره
سمای گلمو از طرف من ببوسش
مامان رضا جونی
22 مرداد 92 10:21



منا مامان یسنا
23 مرداد 92 14:06
عزیزم فدای شیرین زبونیت.تولد یسناست منتظرتونه حتما تشریف بیارین منتظرتونیم.یه جشن تولد مجازی با مهمونای مجازی



مرسی عزیزم
چشم حتما میام.
مامان آروین
25 مرداد 92 23:04
سلام عزیزم . مرسی از اینکه پیشمون اومدید و برامون به یادگار نظر زیباتونو ثبت کردید .پسر نازتونو از طرفمون ببوسید . با اجازه ما شما رو لینک می کنیم تا زود ، زود بیایم پارسا جونو ببینیم و از دیدن و خوندن خاطرات شیرین و عکسهای خوشگلش لذت ببریم


سلام عزیزم خواهش میکنم.
من هم با افتخار وب شما رو لینک کردم.
گل پسر ماهت رو ببوس
سمیه مامان پارسا
26 مرداد 92 15:49
سلام عزیزم.چقد ماه شده این پسر.چه حرفایی میزنه.خدااااا بچلونش قشنگ بچلونش.


سلام عزیزم
ممنون
عالمه مامان امیرحسین
27 مرداد 92 12:32
پیشمون بیا


چشم
مامان ارمیا و ایلمان
27 مرداد 92 12:51
سلام گلم. خوبی. مامانش شما خوبی. دلم براتون تنگ شده بودها. خوش باشین. پارسا جونم بوس بوس.


سلام عزیزم کجایید نیستید؟؟ما هم همینطور
گل پسرای نازت رو ببوس
پــــارسـ❤ـــا جــیگــر פֿـــالـــﮧ
28 مرداد 92 15:43
سلــام

تبــادل لینــک کنیــم آیـ ـ ـآ؟ ؟ ؟


سلام
بله حتما.
مامان نی نی
28 مرداد 92 16:12
گل پسره ماشاالله
تاج سره ماشاالله
همگی بگید ماشاالله ، چشم نخوری ایشاالله
عزیزمی با این شیرین زبونی هات عزیزم


ایشاالله ایشاالله
ممنون عزیزم ممنون
مامان گیسوجون
28 مرداد 92 20:38
یعنی من الان دلم می خواد بیام پارسا رو با تمام وجودممممممممم بغل کنم و بچلونمش
خوش به حالتتتتتتتتتتت سمانه جونم
خدا حفظش کنه ببوسش


مرسی مونای گلم
ممنون.
خدا گیشو جونو واست نگه داره.
ببوسش دلم براش تنگ شده
پــــارسـ❤ـــا جــیگــر פֿـــالـــﮧ
29 مرداد 92 12:25
میسی از نظرتون با افتخار لینکتون کردم لطفا منو با عنوان: پــــارسـ❤ـــا جــیگــر פֿـــالـــﮧ بلینکید میسی آقا پسر شمام ماشالله نازهههه
عالمه مامان امیرحسین
31 مرداد 92 11:48
سلام...چطوری؟؟؟ _______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) آپم...بدو بیا منتظرم نذاریاااااااااا
نارینه
1 شهریور 92 3:45
مامان نیایش
1 شهریور 92 19:32
سلام سمانه جون خوبی پارسا جونم خوبه ان شاالله همیشه خوب و خوش باشید راست میگی خانومی اینقدر این شیرین عسل ها مزه میریزن که آدم همش خاطرش نمیمونه که بخواد بنویسه باید سعی کنی همون لحظه نهایت لذت رو ببری یادمه یه بار بهت گفته بودم وقتی پارسا رو میبینم و شیرین کاری ها و شیرین زبونی هاش رو میخونم از بس که قشنگ می نویسی هوس میکنم یه پسر داشته باشم ولی خب چه کنم که هنوز حس میکنم آمادگی ندارم!!!!!!! خدا این شیرین عسل رو برات حفظ کنه ببوسش از طرف من حسابی
مامان نیایش
1 شهریور 92 19:33
قربون اون تیپ زدنت بشم من
مامان اشکان
4 شهریور 92 12:26
سمانه جون ماشالله چقدر شیرین زبونه این گل پسرت... قبون صدقه رفتن رو حتما از مامان مهربونش یاد گرفته..
مامان گیسوجون
5 شهریور 92 2:00
خصوصی
فرناز/ مامان ریحانه
6 شهریور 92 18:33
ای جان چقدر این گل پسر مهربونه با خوندن همون سطر اول کلی کیف کردم و از دور ماچیدمش
عکس فرش
10 شهریور 92 12:18
سلام چاپ عکس و هرگونه تصاویر روی فرش در ابعاد گوناگون در کمترین زمان و کمترین هزینه... تحویل درب منزل.... 03614456265 09137290912
سمانه مامان پرهام
13 شهریور 92 23:55
سلام امیدوارم در پناه خداهمیشه سلامت باشن به ماهم سر بزنین
الهام مامان رامیلا
16 شهریور 92 16:07
سلام عزیزم مرسی که به یاد رامیلا بودی ممنون
مامان نیایش
16 شهریور 92 16:22
پارسای عزیزم دلم برات تنگ شده شیرین زبون بگو مامانت بازم از کارای قشنگت بنویسه میدونی مامانی نباید بذاری جمع بشه باید اگه یه خط هم شده بیای و بنویسی راستی ممنون بابت تبریکت و ممنون از دعا ی قشنگت مخصوصا برا خودت اون دختر ناز رو میگما فدات شم ممنون اومدی میبوسمت
مامان آرمان
16 شهریور 92 17:04
خدا این شیرین زبون را براتون حفظ کنه چقدر ماشائا...نسبت به سنش بزرگتر عمل میکنه.
مامان گیسوجون
16 شهریور 92 20:04
زهره مامان آریان
17 شهریور 92 16:15
یاس
21 شهریور 92 0:40
الهی من بگردم.چه خوشگل گریه میکردن.چه خوشگل خوابیده.اصلا همه عکسا قشنگه با وجود این گل پسر.
شراره
6 آبان 92 10:55
قربون این پسر مهربون و ناز برم من
عزیزم عاشق همچین بچه ای هستم باور نکردنی که بگی مامان گل و مهربونی نداره قطعا این همه احساس رو از شما آموخته خیلی دوس دارم من رو هم راهنمایی کنید و راهکار بدید آخه منم یه پارسا کو چولوی شیرین دارم که الان یکسالش شده تو رو خدا به وب لاگش سر بزنید و تو قسمت نظرات راهنمایی کامل کنید که چه بازی هایی باهاش می کنید و چه طوری تربیتش کردی باور کن از اعماق قلبم دعاتون می کنم
عاشق وبتون کلام و احساسات دلنشین تون و ناز پسرتون شدم
کاش دنیا سرشار از چنین مادر ها و فرزندانی بود واستون زندگی شادی رو آرزو دارم


به وب ما خوش اومدی عزیزم.
چشم اومدم پیشتون.