پارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـمپارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـم، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

ღஜღ پارسا کوچولوی مـــــــا ღஜღ

(22 ماهگی ) پایان شیرخوارگی گل من

1391/8/14 15:43
1,197 بازدید
اشتراک گذاری

تموم دنیای من سلام:

این روزها که داره میره تا دو ساله بشی خیلی سریع داره می گذره و احساس می کنم منی که میخوام ماهگردت رو بنویسم  بهش نمیرسم و با خودم می گم مگه دیروز نبود 21 ماهگیت رو نوشتم. چه زود 22 ماهگیت هم تموم شد. پسرم زمان داره خیلی سریع می گذره و  شما هر روز داری بزرگتر میشی و البته با نمکتر و شیطون تر.

شیرین زبونیهات اینقدر زیاد شده که حد نداره . بابا مسعودت رو (بابا جان ) صدا میزنی و من رو هم  (سمانه جان).

دوتا دندون آسیاب پایینت همزمان با هم بیرون اومدن و خیلی اذیتت میکنن. 

دیگه پوشکت نمیکنم مگر مواقع خاص و حیاتی. 

١٠ آبان آخرین روزی بود که تو بغل مامان لم دادی و شیر خوردی. درست یک سال و ٩ ماه و ٢٦ روزت بود. هر روز وابسته تر میشدی و بی خیال هر کار دیگه ای فقط شیر میخوردی. هر روز دست دست میکردم و امروز و فردا تا اینکه یه دفعه دل رو به دریا زدم و تصمیم قطعیمو گرفتم.

اصلاً فکرشم نمی کردم  بتونم شیر رو ازت بگیرم. با خودم شرط بستم که احساساتی نشم و شکست نخورم (هر چند که خیلی سخت بود بمیرم برات عزیزم) آخه تو کوچولوی ناز من برات خیلی سخته که از چیزی جدا بشی که دوساله باهاش هم آغوشی...

حالا درست ٤ روزه که شیر نخوردی. اوضامون خیلی بهتر نشده ولی بد هم نیست. بهانه گیریهات زیاد شده و همش باید سرت رو با بازی کردن و همه جور خوردنی گرم کنم. اگر در طول روز و شب هم با شیر خوردن خوابت میبرد حالا در عوض بعداز ظهر و شب ها، موقع خواب، باید تا اونجا که نفس دارم  توی بغلم اینقدر راه ببرمت تا خوابت ببره.

مادر شدن هم سختی های خودش رو داره البته تو این هفته سعی کردم با نا آرومیهات صبورانه تر برخورد کنم و بیشتر از قبل پیشت باشم و تو آغوشم بگیرمت تا یه وقت دلت ازم نگیره  عزیزترینم...اینجوری خودم هم آرومترم...

پسر گل من هیچ وقت اولین باری رو که بهت شیر دادم از یاد نمیبرم چون بهترین و زیباترین لحظۀ عمرم رو تجربه کردم، چه لذتی داشت وقتی بغلت میکردم و بهت شیر میدادم، خوش به حال مادرهایی که به بچه هاشون شیر میدن چون فقط اونا میتونن این حس رو تجربه کنن و دلم میسوزه برای باباهایی که برای کوچولوهاشون زحمت میکشن ولی هیچ وقت یه همچین لذتی رو تجربه نکردن. واقعا لذت بخشه.

دلم تنگ میشه واسه ١ سال و ١٠ ماهی که به قلبم چسبیدی و گرمای عشقم رو حس میکردی و دنیات رو تو دستام خلاصه میکردی...

حالا بعد از دوسال که با عشق، چه لحظاتی رو با هم طی کردیم، چه شبهایی رو بیدار بودیم، چه روزهایی رو با هم گذروندیم، باید پرونده شیر خوردن از وجود مامان هم بسته بشه ، چون تو بزرگ شدی و یواش یواش داری برای خودت مرد میشی. گلم توی این شرایط همه جوره پشت سرتم و نمیزارم کوچکترین چیزی قلب قشنگت رو برنجونه.

زندگی من  امیدوارم همیشه توی زندگیت مثل همین حالا با حوصله و صبور باشی.

پسر خوشگلم  از این به بعد هم سعی کن آروم باشی تا این مرحله از زندگیت هم با موفقیت تموم بشه.

پارسا نفس

1 سال و 10 ماهه شدی نازنینم

بزرگ شدنت مبارک 

 

 

 عکسهای ٢٢ ماهگی در ادامه مطلب:

این اولین عکسیه که از خودت گرفتی، ببین چقدر حرفه ای عکس انداختی ،عاشقشم

 

 

قند عسل مامان توی کارای  خونه حسابی به من کمک میکنی اینم نمونش:

از ظرف شستن که خسته میشی میری سراغ جارو برقی:

بعدشم موهای خودتو جارو میکشی:

 

توی این هوای پاییزی آش خیلی میچسبه و تو هم عاشق آش رشته ای . هفته ای دو سه بار درست میکنم و بعد از ظهرها دو تایی با هم میخوریم که چقدرم بهمون میچسبه.

اینم عکس جشنوارۀ اناره که چند روز پیش با هم رفتیم:

 

سر و صدای بچه ها رو که از تو کوچه میشنوی میدویی سمت پنجره و صداشون میزنی 

الاهی من فدای تو

 

بعد با هم میدوییم سمت پارک:

 

و همچنان توی پارک به دنبال گربه هایی:  

 

اولین شبی که بدون پوشک خوابیدی:

و اولین شبی که بدون شیر خوردن خوابیدی:

چقدر زیباست تماشا کردنت، بوییدنت و بوسیدنت 

 

اینم جیگره عمه،سما جون که ٢٦ مهر تولدش بود: 

سما خانوم 

خوشگل عمه تولدت رو یک باره دیگه تبریک میگم گل من.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (48)

مامان ساجده
15 آبان 91 17:13
الهی چقدر سخته برای بچه ها ولی به سلامتی انشاالله به راحتی تموم میشه من که هنوز دکتر اجازه نداده که از شیر بگیرمش ولی از الان ناراحتم چون واقعا بچه ها عاشق می می هستند
سمیه
15 آبان 91 17:50
الهی که همیشه شما و باباش سایه سرش باشی .خیلی ماه شده.ببوسش
کاکل زری یا ناز پری
15 آبان 91 17:51
هورااااااااااااااااااا پسر مامان بزرگ شدهههههههههههههه کف بزنید براشششششششش اگه یه روز خودت این خاطره ها رو بخونی چقدر لذت می بری پارسا جونننننننننننننن چه گل پسری بعد از تمییز کردن خونه پسری می خواد خودشو جارو کنه تا تمییز بشه دیگههههههههه حرفی داری مامان جووووووووون؟؟؟
خاله زهرا
16 آبان 91 8:26
عزيز دل من : يك سال و ده ماهگيت مباركت باشه ديگه حسابي مرد شدي و داري مستقل مي شي من كه عاشق شيرين زبوني هاتم مخصوصا سمانه گفتن هات كه دل آدم رو مي بره خيلي دوست دارم گل خاله
الهام مامان رامیلا
16 آبان 91 23:58
*** ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-*تقدیم به تو _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-*تقدیم به شما ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* ........¸,.•´¨`•.( -.- ).•´¨`•.,¸ ........¨`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ دوستون دارم پارسا رو ببوس
مامان گیسوجون
17 آبان 91 13:02
وای سمانه جونم اشکم در اومد خیلی سخته حس می کنم خود مادر وابسته تر می شه وای فکرشم اعصابمو بهم می ریزه خوشحالم از یکی از بزرگترین دغدغه های مادرانه گذشتی 22 ماهگی پارسا جونم مبارک الهی 120 ساله بشه مروارید جدیدش هم مبارک
شکلات مامانی وباباش
17 آبان 91 16:40
سلام عزیزم 22ماهگیت مبارک ماشاا... دیگه واسه خودت مرد شدی
مامان پریسا
17 آبان 91 20:43
مبارک باشه اقا پارسا ماشالله برای خودت مردی شدی دیگه. هم شیر هم پوشک بای بای افرین به مرد زرنگ که به مامان کمک میده
مامان نیایش
17 آبان 91 23:10
سلام عزیزم خوبید ما خوبیم خدا رو شکر یه کمی سرم شلوغه حتما به زودی آپ میکنم ممنون به یادمون بودی مبارک باشه گل پسری دیگه مرد شده واسه خودش خیلی روزای اول جدایی سخته اما کم کم عادت میکنید ایشالا که پارسا جونم اذیت نشه خیلی و همیشه سالم و شاد باشه عکس هاش هم خیلی قشنگه آش رشته هم نووووووووووش جون
مامان نازنین زهرا
18 آبان 91 10:37
سلام یک سال و ده ماهگی پارسا جون مبارک.بله واقعا میدونم چه روزای سختیرو میگذرونید ولی تموم میشه.
مامان ابوالفضل
18 آبان 91 15:23
سلامممممممممممممم 22ماهگیه گل پسرمون مبارک مامانی خیلی زیبا احساساتتو نوشتی گریم گرفت ایشالله که خدا این لذت و به همه ی خانومهای گل بده عکسها فوق العادن از پوشک گرفتن و از شیر گرفتن پارسای عزیزمون مبارک چه لحظه های تکرار نشدنی امیدوارم هر روز سلامت و با نشاط باشن این فرشته کوچولوها
یک عاشقانه آرام
18 آبان 91 19:33
سلاااااااااااااااام مامانیییییییییییییی خوبین خوشین؟پارسسا جونم چطوره؟دلم براتون تنگ شده بود.همه چیز مرتبه ایشالا؟چه خبرا؟
محيا كوچولو
18 آبان 91 22:37
واي خاله چه انقلابي عمل كردي هم از شير و هم از پوشك گرفتين ني ني رو دنيا همينه ديگه يه روز ماماني با ذوق و شوق به آدم شير ميده يه روزم ميگيره! چه ميشه كرد؟
بابای مهرسا
19 آبان 91 4:23
امیدوارم همیشه لبتون پر از خنده باشه
مامان رها
19 آبان 91 16:15
سلام سمانه جون خوشحالم که پروژه دوم هم با موفقیت سپری شد عزیزم چه عکسهای نازی خیلی جیگر شده این پارسا جون ببئسش حتما
مامان گیسوجون
19 آبان 91 17:18
خصوصی داری
زهره مامان آریان
19 آبان 91 22:09
خدا رو شکر که این مرحله سخت رو هم پشت سر گذاشتین.خیلی سخته میدونم برا ما مامانا فکر کنم بیشتر سخت باشه
لیلا
20 آبان 91 6:37
سلام سمانه جان.تبریک میگم و امیدوارم موفق باشید.همیشه حس میکنم تو یه مامان خوب و نمونه هستی.منم دارم زینب عزیزمو از شیر میگیرم
سميه
20 آبان 91 15:49
پارساي منم يك سال و نه ماهگي با شير مامانش خداحافظي كرد اميدوارم سالهاي سال خبرهاي جديدي از مستقل شدن پارساي گلتون بدين
مامان ماهان
20 آبان 91 17:08
سلام خانم خانما منم دلم حسابی تنگ شده بود عزیزم ولی خوب ............. پارسای ناز من خوبه ببوسش.... هورررررررررررررررررررررا پارسا جونم دیگه مرد شده شیر نمیخوره آفرین چقدر زیبا و با احساس نوشته بودی یاد دوران ازشیر گرفتن ماهان افتادم خدایی دوران شیرینیه چه پسمل فعال و زرنگی که به مامانی کمک میکنه دیگه وقتشرسیده که حسابی بخوریمش و بچلونیمش مامانی از طرف من اینکارو بکن قربون دستات
نارینه
20 آبان 91 20:48
من که از همین الان دلم تنگ شده برا شیر نخوردناش !! ههههههه دست گل پسری درد نکنه با کمک کردناش ...
زهره مامان آریان
21 آبان 91 1:19
یک مرحله جدید از استقلال
مامان کوثری
21 آبان 91 23:11
از وبلاگ جدید نی نی مد دیدن کنید نظر بدین و عکس نی نی فشن های خودتون رو برامون بفرستین تا تو وبلاگ بگذاریم و همه از تیپ و مدل لباس هاشون لذت ببرن و استفاده کنن http://ninimod.niniweblog.com/
فرناز/مامان ریحانه
22 آبان 91 0:45
الهی بمیرم برای دل شما مادر و فرزند، خیلی سخت بود نه؟ تصورش هم سخته برام آخه ریحانه فقط با شیر می خوابه ببخش دیر کردم آخه اسباب کشی داشتیم. برو خصوصی
مامان خان گوگولي
22 آبان 91 2:24
سلام عزیزم .از شير گرفتن پارسا جون رو بهت تبریک میگم.امیدوارم موفق باشی
مامان آیهان جون
22 آبان 91 18:24
پارسا کوچولوی جیگر همه فن حریف، حرفه ای، متخصص... فدای دل مهربون و دستای کوچولوت که اینهمه به مامانی کمک می کنی
مامان مهراد
22 آبان 91 21:09
سلام. مرسی که به ما سر زدید. پارسا جونو ببوسید نزدیک شدن پارسا جون به دو سالگیش رو تبریک میگم
ملی مامان میکاییل
23 آبان 91 10:11
آقا کوچولوی خوشگل ما پارسا جونممممممم 22 ماهگیت مبارک ماشالله دیگه مرد شدی مستقل شدی وای سمانه جون من گریه ام گرفت چقدر زود کوچولوهامون بزرگ شدن انگار دیروز بود داشتی واسه تولدش روز شماری می کردی
مامان امیررضا
23 آبان 91 14:53
اره واقعا خیلی لذت بخش. بهانه گیری های پارسا کوجولوهم کم کم تمام میشه. اخه پسری برا خودش اقایی شده...
مامان ماهان
23 آبان 91 15:07
سلام یک سال و ده ماهگی پارسا جون مبارک.واقعا میدونم چه روزای سختی رو میگذرونید.برای مامانا هم دوره سختیه.
دیانا تم
23 آبان 91 16:03
سلام دوست عزیز افتخار دارم گروه دیانا تم، مجری و تهیه کننده اقلام تم تولد را به شما معرفی کنم، اگر به دنبال برگزاری یک تولد به یادماندنی و متفاوت برای فرزند دلبند تان هستید با ما در ارتباط باشید. از ابتدا تا انتهای تولد با شما هستیم. طراح تم تولد، تهیه کننده اقلام، دکوراسیون و نصب اقلام تم تولد از فعالیتهای اصلی دیانا تم می باشد. تم های موجود را می توانید در وبلاگ مشاهده کنید. این تم ها شامل تم باربی، پروانه، جنگلی، باب اسفنجی، زنبوری، کفشدوزکی، انگری برد، بن تن، سیندرلا، تینکربل، راپونزل، خرس های مهربون، خرس پو، هلوکیتی، هندوانه، اولین دندان، اولین سال تولد، اولین قدم و ... می باشد جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا سفارش با شماره های زیر در تماس باشید و یا از طریق ایمیل با ما مکاتبه نمایید. Weblog: http://dianatheme.mihanblog.com Email: dianatheme@yahoo.com Tel: 09394843159 , 09362437040
زهره مامان آریان
23 آبان 91 18:38
گل پسری چیکار می کنی با بی شیری؟سمانه جون پارسا شیر پاستوریزه میخوره؟؟ اریان هرکاری می کنم اصلا لب نمیزنه.تمام انگشتاش به خاطر کمبود کلسیم بعد از اینکه شیرشو گرفتم پوست پوست شده.دکتر بهش شربت کلسیم داد که اونم نمیخوره
مامان نیره
24 آبان 91 9:31
سلام خوبین خوشین مثل اینکه خیلی تبریک باید بهت بگم اولین تبریکم بابت 22 ماهیگیته و دوما به خاطر گرفاتن از پوشک و در آخر که از همه مهم تره و من هنوز موفق نشدم اینکار بکنم شیرگرفتن . دیگه مرد شده پسرمون انشاء اله همیشه موفق باشه.
مامان نسترن
24 آبان 91 18:26
آفرین به آقا پارسا که باموفقیت این مرحله روپشت سر گذاشت
مامانی شیما وحدیث
25 آبان 91 22:00
به به پارسا کوجولوی خوشکل ما بالاخره دل ازشیر مادرکند و واسه خودش مستقل شد ای قلبون اون دهن خوشکلش بشم من واینکه اومدم بگم که آقا ســــــــــــــــــــــلام ماه محرم است....
رعنا
26 آبان 91 20:30
سلام سمانه گلم خوبی؟ به به میبینم که چیزی تا تولد دو سالگی پارسای گلم نمونده به سلامتی انشالله از شیر گرفتنشم مبارک من امیررضا رو هفته پیش از ضشیر گرفتم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
27 آبان 91 12:13
عزیزم 22 ماهگیت مبارک. آفرین به این مرد بزرگ که دیگه شیر مامانش رو نمیخوره. عکسهاتم عالیند. تولد سما جون هم مبارک
زهره مامان آریان
28 آبان 91 1:39
مامانی شیما وحدیث
28 آبان 91 23:11
وای سمانه جونم من واسه این پست نظرداده بودم پس کــــــــــــــــو نمیدونم شاید خطا داده بوده ومن نفهمیدم پارسای گل خاله چه جوره مثل همیشه انقدربااحساس نوشته بودی که کلی تو حال وهوای خودت رفتم . آفرین به پارسایی گل گلاب که مامانیش واذیت نکرد اولبای خوشکلش و چند بارببوس
منا مامان یسنا
30 آبان 91 11:21
سلام بلاخره اپ شدم منتظرتونم
زهره مامان آریان
1 آذر 91 0:04
چه عجب بالاخره تشریف فرما شدین.دلمون براتون حسابی تنگیده.
مامان مهراد
2 آذر 91 1:00
سلام پارسا جیگری چکار میکنه ی دنیا بوس برای پارسا از طرف مَهراد و مامانش
ثمین
2 آذر 91 11:39
سلام به همه دوستان دنیای نفیس عزاداریهاتون قبول باشه! تا روز عاشورا قراره دیگه پست جدید نزاریم و این پست رو آپ کنم!! یعنی شما لطف میکنید و عکسای کوچولوهای محرمی تون رو میفرستید تا با نام خودتون اینجا به یادگار بزاریم و یه آلبوم زیبا به نام محرم 91 ثبت کنیم. اگه موافقید یاعلی! هر نفر یک عکس میتونه بفرسته ولی اگه لباس فرق داشت اشکال نداره دوباره عکس بده!! از شام قریبان دیگه این پست آپ نخواهد شد! در روز از یکشنبه 5آذر - 10محرم تادوشنبه ساعت 12 شب! مسابقه بهترین عکس داریم(درقسمت نظرات رای میدین و هر وبلاگ حق دو رای داره) که عکس برنده رو تا آخر ماه محرم در پست ثابت وبلاگ میزاریم(جای عکسی که الان هست) و عکس رو به وبلاگ برنده لینک میکنیم! در ضمن باید در وبلاگ خودتون هم لینک این پست رو بزارید تا عکستون ثبت شه! اینم لینک این صفحه: آلبوم کودکان محرم 91 http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1409.php کودکتون رو سقا کنید... ایشاله شش ماهه ابی عبدالله نگهدارش باشه... حتما در مسابقه شرکت کنیدا. منتظرتون هستم.
مام پارسا
2 آذر 91 11:42
آفففففففففففففففففففففففففففففففرین پارسا خوشگله پس دیگه حسابی مرد شدی ها..... پاگذاشتن توی مرحله جدید زندگیت مبارکت باشه عسلم: مامانی دیگه مراحل سخت رو که بچه ها بهش وابستگی شدید دارن رو پشت سر گذاشتی و راحت شدی.... ایشالله از این به بعد هم بی دغدغه می گذره جیگرمو ببوس
یاس
2 آذر 91 16:58
این روزا انگار برایه پارسایه گل اتفاقای جالب میفته.هر چند از شیر گرفتن خیلی سخته ول باز شروع یه تحول قشنگ تویه زندگیشونه
مامان پارساکوچولو
2 آذر 91 23:17
خوشحالم که موفق شدی عزیزم من پارسا رو تدریجی از شیر گرفتم خیلی عالی بود نه اون اذیت شد و نه خودم به نظرم بهترین روش بود
مام پارسا
4 آذر 91 23:42
سمانه جون برو خصوصی
اتنا مامان روشا یدونه
5 دی 91 14:12
مامانی ببخشید اون دانه برفها که روی دستمالها درست کردین از کجا آوردین اگر ممکنه رو وبلاگم جواب بدین . ممنون