پسرم پنج ماهه شد
غنچه کوچولوی مامان و بابا . پنج ماهگین هم تموم شد گل من ، کارات هدفمند شده اشیا رو لمس می کنی و دستت و دراز می کنی برداری هر چی بهت می دن به راحتی می گیری . قربون اون دستتای تپلت برم که می خوای همه چیز و بگیری .
پسر نازم دیگه سر و صدات توی خونه پیچیده و صدات مامان و از تنهایی در می یاره فدای اون صدای نازت بشم گل پسرم. بعضی وقتها اینقدر جیغ میزنی که بعدش خودت حسابی خسته میشی و میفتی به سرفه کردن . بعد یه کم شیر میخوری و بعد از اینکه یه گلویی تازه کردی بازم از ته حلقت جیغ میکشی.
وقتی صبح ها از خواب بیدار میشی و من میام کنارت یه لبخند خوشگل تحویلم میدی!لبخند که چه عرض کنم یه خنده خوشگل بی دندون منم زیر گلوت رو میبوسم توهم خودت رو برام لوس میکنی و از این کار من کلی کیف میکنی! وقتی برای مدتی پوشکت رو باز میزارم توهم تو اون مدت حسابی صفا میکنی و هرچی هنر داری برام رومیکنی! از جمله انواع آوازها و غلت زدن!
پسر ناز من وقتی داری با خودت بازی میکنی همین که حس کنی هیچکی پیشت نیست میزنی زیر گریه و به محض اینکه صدامونو میشنویی آروم میشی و اگه همون موقع بیام پیشت میخندی برام کیف میکنم وقتی میبینم روز به روز داری شیطون تر و بازیگوش تر میشی! و هرچیزی نظرت رو جلب میکنه!
وقتی هم چیزی دستت میاد بلافاصله میکنی تو دهنت ! و اگر هم ازت بگیریم گریه و جیغ و هوار راه میندازی! گاهی وقتا من یواشکی کمکت میکنم و حسابی خوشحال میشی که بلاخره موفق شدی!!
هم نفس لحظه های مامان پنج ماهگیت مبارک
عکسها در ادامه مطلب: