پارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـمپارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره

ღஜღ پارسا کوچولوی مـــــــا ღஜღ

من برای تو دعا میکنم و تو برای من دعا کن

جــــــــــــان مــــــــادر: من برایت دعا میکنم که  هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد من برایت دعا میکنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم و تو برایم دعا کن  که هر گز بی تو نخندم من برایت دعا می کنم  دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و  بوی بهار را دارد ، همیشه از حرارت عشق گرم باشد و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچگاه در دستی بجز دست تو گره ندهم من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم ...
5 خرداد 1392

❁تقدیم به شما که بهترینید ❁

پدرم به استواری کوه همسرم به صمیمیت باران و پسرم به طراوت شبنم است روزتون مبارک عزایزن من پدرم: بر دستان پرمهرت بوسه میزنم که هیچگاه دستهایم را رها نکرد... پــــــــــدرم روزتــــــــــــــــــــــــــــــــ مبارکـــــــ خدایا به خواب پدرم آسایش، به بیداریش عافیت و به عمرش برکت جاودان عطا کن   شکرانه اش با من پدر شوهر عزیزم: برکت دعای شما تکیه گاه زندگی ماست دوستتون داریم روزتــــــــــون مبارکـــــــ   از خدا واستون عمر با عزت؛ سلامت و سعادت خواستارم. همسرم: مــــــــــــــرد که تــــــو باشی ز...
3 خرداد 1392

❥ روز‌هاے زیبــاے بــودن با عشقــم ❥

٢ سال و 4 ماه و ١٢ روز چشم هایت تمام فصل های عاشقیست...   تو عشقی ؟    یا عشق تو ؟   تو را دوست داشتن تنها کارِ من است ! آروم جون من.... پارسای من!....تویی که الان داری این جا رو میخونی و ایشالله مردی شدی برای خودت، حتما یادت نمیاد چطور بچگی کردی.... یادت نیست چطور بسته بیسکوییتت رو روی زمین خالی می کنی و با ماشینت از روش رد می شی و تک تکشون رو پودر می کنی و می خندی... مطمئنم که یادت نمیاد وقتی میخوام نماز بخونم ده دفعه چادر از روی سرم میکشی و میگی خودم میخونم تو نخون . و بعد با کلی صحبت کردن باهات میگی باشه بخون و بعد باز که مشغول میشم همون کار رو تکرار میکنی... مطمئنم...
28 ارديبهشت 1392

مامانم روزت مبارک...

     فرشته مهربان من اگر بخواهم يک روز عشقم را برايت در قالب يک جمله بياورم، تمام جملات عاشقانه جلوی ديدگان مهربانت زانو خواهند زد.   به من بگو...ارزش مهربانی هايت قدر چند هزار اقيانوس ست؟   چندين هزار باران بوسه بايستی بر دستانت ببارانم؟ مادرم بخند... بخند که شيرينی لبخندت تمام غصه های هستی را ذوب می کند.   همه هستی‌ام پیشکش تو که سالهای زیبای جوانی‌ات را به من هدیه کردی...   خداوندا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است. ...
10 ارديبهشت 1392

خاطرات خوب فروردین 92

بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است وقتی که به “تو” نگاه میکنم ! قشنگترین خاطره ساز زندگیم سلام : الان که دارم واست مینویسم حال خیلی خوبی دارم، آخه از ظهر تا حالا یه بند داره بارون میاد و هوا حسابی بهاریه . توی این روزای قشنگ دوست دارم بیشتر باهم بیرون از خونه باشیم و از هوای خوب و دیدن گلهای زیبای بهاری لذت ببریم. آخه تو عاشق گل بو کردنی. توی پارک همش میدویی اینور و اونور و میگی ، مامان گل بو کنم؟   توی این فصل همونطور که درختها جون تازه ای میگیرن، تو هم با خنده های دلنشینت روح تازه ای به زندگی ما میبخشی.   با کلمات زیبا و شیوای خودت ، با ابراز احساسات بی نظیرت،ب...
25 فروردين 1392

لحظات تحویل سال 1392

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد   عمر و جونو نفسم: چیزی به لحظه تحویل سال ٩٢ نمونده. تو الان دقیقا ٢ سال و ٢ ماه و ١٥ روز سن داری. امسال هم 3 نفری سر سفره هفت سین میشینیم . توی این ٣ سال نوروز ما با وجود تو حال و هوای دیگه ای داره . سالی که داره تموم میشه واسه ما سال خیلی خیلی خوبی بود . سالی پر از خیر و برکت و مهمتر از همه سلامتی پدر و مادرهامون و اطرافیانمون. خدایا شکرت. امسال سال ٩٢ رو داریم با رفتن به مشهد مقدس و زیارت امام رضا(ع) آغاز میکنیم. و چی ازین قشنگتر و لذت بخشتر که سال جدیدمون رو بیمه کنیم ب...
30 اسفند 1391

14 مردادی که گلبارونه...

تـــو ملــودے کــدام تــرانــه ے عـــاشقــانــه اے کــه تمـــامــ اشتیـــاقــمــ ، بـــر وزن نگـــاهتـــ شعـــر مـے شــود امروز ١٤ مرداد ماه واسمون یه روز خیلی قشنگ و به یاد موندنیه چون هم روز تولد بابا مسعوده، هم نوزدهمین ماهگرد پارسا جونه و این دوتا مناسبت مقارن شده با ولادت امام حسن(ع). پس قدرشو میدونیم واین روز رو باهم جشن میگیریم.  همسرم: 32 سال پیش قدم های مهربونتو بر زمین گذاشتی ، اون موقع من هنوز نبودم و تو رو ندیده بودم. هنوز خبر نداشتم که خداوند چی کار کرده برام. خدایا ممنونتم شکرت ...
14 مرداد 1391

روزهای به یاد ماندنی ما (چهارمین سالروز ازدواج)

  زندگی شبیه شعریست ! قافیه هایش با من ! " تو " فقط همیشه ردیف باش ! همسرم: امروز23 تیر ماه  درست 4 ساله که از آغاز زندگی مشترکمون که با عشق آغازش کردیم میگذره... ٤ سال شریک لحظه های ناب نفسهات شدم ودرهمۀ لحظه ها خوشی و سختی در کنار هم بودیم...  زندگیمون ورق خورد و خدا منت رو بر ما تموم کرد و ما رو لایق پدر ومادرشدن دونست... و من خوشحالم که یک سال دیگه بر عمر زندگی مشترکمون افزوده شد... امید که تا آخرین لحظۀ نفسهایم بوی نفسهایت امید زندگیم باشد ... ومردانگی هایت چراغ راه زندگیم ... وپدرانه هایت چون کوهی محکم پشت و پناه پسرم... ...
23 تير 1391

لحظات سال تحویل...

پارسای قشنگم:    الان که دارم این پست رو برات مینویسم کمتر از یک ساعت دیگه مونده به سال تحویل اما تو و باباجون هر دو توی خواب ناز هستید و من تک و تنها بیدارم و منتظر لحظه ی تحویل  سال هستم تا حسابی واستون دعا کنم و  از خدا تقاضای سلامتی و سعادت داشته باشم و این فرصت طلایی رو که معلوم نیست سال دیگه نصیبم بشه یا نه  رو از دست ندم . اما مامان جون این سالی که داره میگذره واسه من هم بد بود هم خوب. بد بود به خاطر اینکه یکی از عزیزترین کسای زندگیم یعنی پدر بزرگم بابا اکبر رو از دست دادیم پدر بزرگی که خیلی دوست داشت تو رو ببینه ولی اجل بهش محلت نداد  و ما همه امسال توی خ...
1 فروردين 1390